شکستی دردناک
نوشته شده توسط : حسین

به نام او که شکست ناپذیر است.

     یکی از دلایل بزرگ شکست هخامنشیان از اسکندر ، بزرگی کشور و

گوناگونی گروه ها و آیین ها و فرهنگ ها بوده است. این گوناگونی  در زمان

داریوش اول(داریوش بزرگ هم خود را نشان داد  اما داریوش بزرگ  خود را 

نباخت و بر آن چیره شد و در یک سال ، نوزده جنگ کرد و نوزده شورش را

سرکوب کرد تا توانست دوباره کشور را یکدست کند.پس از داریوش بزرگ،باز

هم این گوناگونی ها کم کم آشکار میشد بالا میگرفت و همه ی ما در تاریخ

خوانده ایم   که  مصر  چندین بار در دوره ی  هخامنشی  سر به شورش

برداشت و خواهان استقلال بود. یونان هم  مانند مصر ناآرام بود و بسیاری از

جاهای دیگر نیز.

      مصر و یونان و کشورهای دیگر ،پیش از این دوره پیشینه ای برای خود

داشتند و از اینکه اکنون بخشی از ایران هخامنشی بودند ، پیوسته ناخشنود

بودند و شورش می کردند و هنگامی که اسکندر شورش کرد،فرصت خوبی

برای یونانیان  و مصریان و دیگر کشورها پیش آمد  تا  تلافی کنند  و به این

ترتیب اسکندر را پشتیبانی کردن و همگی با هم سر به شورش برداشتند و

کاری کردند که در تاریخ خوانده ایم.

      اما دلایل دیگری نیز برای شکست هخامنشیان هست که در کتاب های

تاریخ به آن ها  پرداخته شده است.   یک دلیل بزرگ نیز هست که در تاریخ

های یونانیان نیامده و در هیچ جا به آن نمی پردازند و تنها در تاریخ های کهن

ایرانی نوشته شده بودند  و استاد بزرگ توس  (فردوسی)  آن دلیل  را در

شاهنامه آورده است  و  آن  این که در ماجرای انتقام گیری  بهمن  پسر  

اسفندیار(اردشیر یکم هخامنشی)که پس از مرگ رستم انتقام خون پدرش،

اسفندیار را از سیستانیان و خاندان رستم گرفت و آنها را نابود کرد و با این

کار ، خود را از چشم پهلوانان و مردم انداخت  و این کار او   در یاد مردم و

پهلوانان ماند و تا پایان دوره هخامنشی از حکومت پیروی و پشتیبانی نکردند

و همیشه کینه ای از آنها در دل داشتند  و این در شاهنامه به روشنی پیدا

است.این ها نشان دهنده ی شکاف بزرگ بین مردم و پهلوانان از یک سو و

پادشاه  هخامنشی  و هوادارانش از سوی دیگر  (در نیمه ی  دوم حکومت

هخامنشیان)است و در آن گیر و دار   نه اسکندر ، که هر گروه دیگر و ضعیف

تر نیز می توانست از این دشمنی ها بهره ببرد و آن ها را شکست بدهد.

       شاید یونانیان   و اسکندر هم  به خوبی  به این دودستگی و کینه ها

پی برده بودند که با جسارت دست به شورش زدند وگرنه  بی تردید جرات

این کار را نداشتند.





:: بازدید از این مطلب : 423
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: